محیا رضاییکلانتری- تازهترین اثر آیدا پناهنده که مطابق همکاریهای سابق به قلم همسرش ارسلان امیری در تصویر جان گرفته، همچون «ناهید» و «اسرافیل» عطر خوش عاشقانههای شمال را پخش میکند. تقابل دو زندگی کاملا متفاوت استاد دانشگاه شهریِ دنیادیده با دختر ساده روستایی که البته نیروهای درونی عجیب و غزیبی دارد و همین بیربط بودن دو کاراکتر، فضای قصه را نمکین میکند. اگرچه حضور تاثیرگذار کاراکتر زن غالبا در آثار پناهنده به نقش مقابل میچربد اما در «تیتی» رویه را کمی ملایمتر میبینیم.
این فیلم قصه دختری کولی به نام تیتی است که در جهان ساده دلانه خود میخواهد به بشریت کمک کند بیآنکه بفهمد با تحمیل این تفکر، قربانی یک ماجرای ظاهرا انساندوستانه شده است. او که در بخش خدمات یک بیمارسان کار میکند با دانشمندی بیمار به نام ابراهیم در بیمارستان آشنا میشود و اتفاقی برگههایی حاوی نظریات اثبات شده ابراهیم درباره نابودی کره زمین توسط یک سیاهچاله را با خود به خانهاش میبرد. یکی از این برگه ها تصادفی به دست نامزد تیتی، میافتد و او از پس دادن برگه اجتناب میکند. همین موضوع سبب کشمکش هایی بین این سه شخصیت میشود.
صاحبان «تیتی» نه فقط در فیلمنامه و کارگردانی که در انتخاب بازیگر هم هوشمندانه عمل کردند. کاراکتر و بازی پارسا پیروزفر اگرچه همیشه بازیگر محبوب دهه شصتیها بوده برای تئاتر بروهای دهه هفتادی هم جایگاه ویژهای دارد و به نظر میرسد با حضورش در این اثر سینمایی محبوبیت خود را دوچندان کرده است.
همچنین الناز شاکردوست هم که پس از «شبی که ماه کامل شد» ثابت کرد در فیلمهای جدی حرفی برای گفتن دارد؛ این جا هم خوش درخشید. نوع بازی شاکردوست مبین این است که اگر کارگردان قابلی به پستش بخورد حرفهای بسیاری در بازیگری دارد.
او در نقش متفاوت تیتی که البته باردار هم هست عقاید دوست داشتنی و صادقانهای نسبت به زندگی دارد. در یک پلان دیدنی در نیمه اول فیلم تی تی شکم برآمدهاش را با حرکات دورانی دوربین میبینیم. این حرکت دورانی بر شدت زنانگی صحنه میافزاید و بسیار تکاندهنده است.
خلق چنین صحنههایی در فیلم، کم اما تاثیرگذار است. مثلا در جایی دیگر از فیلم ابراهیم برای تی تی توضیح میدهد که نظریهاش درباره نابودی کره زمین توسط سیاهچالهای است که میتواند همه چیز حتی کره زمین را ببلعد. اشک در چشمان تیتی جمع میشود و از شنیدن این حرف برانگیخته میشود مثل کودکی که شنیده باشد قرار است خانهاش توسط نیروهای اهریمنی نابود شود.
در بخشهای جانبی شخصیت این دختر ساده دل روستایی متوجه میشویم که او نیروهای فراطبیعی دارد که جذابیت شخصیتش را دو چندان میکند. در لحظهای از فیلم او دستش را داخل آتش فرو میبرد تا آتشی را که بین خودش و نامزدش برپا شده خاموش کند. توجه همه را به این کارش جلب میکند و به این شیوه موفق میشود امیر اسماعیل را آرام کند و هم از کاغذهای ابراهیم محافظت کند.
در کنار دو کاراکتر اصلی، بازی خوب هوتن شکیبا را هم نباید از نظر دور داشت. پرداختی که به عنوان یک مرد سوءاستفادهگر، استثمارگر و عاشقنما خیلی درست از آب درآمده و از زاویه متفاوتی تیتی را معرفی میکند. فیلم تی تی در صحنههای شلوغ مثل جشن محلی لحظههای خوبی را خلق میکند. انرژی و فضاسازی اینگونه صحنهها خوب است. تی تی و ابراهیم به جشن میرسند. جشنی که امیر اسماعیل، یک مست بی سر و پا موزیسین درِپیت آن است. فضای شلوغ، صدا، و بازیها در این صحنه موفق هستند.
رابطه اسماعیل و تیتی کاملا ملموس است. در جهان بیرونی و فضای روستایی به مراتب با چنین غیرتمندیهای بیاساس مواجهیم و هیچ جای چون و چرا نمیگذارد.
تازهترین اثر سینمایی آیدا پناهنده از منظر بصری هیچ کم و کسری ندارد و از منظر سمعی نیز با حضور بهمن اردلان گل کاشته است. صداگذاری و همچنین موسیقی فیلم گوش نواز است و کارگردان توانسته از طریق آوا نیز موقعیت جغرافیایی فیلمش را تثبیت کند. از رقص مردان و زنان شمالی در یک عروسی محلی گرفته تا صدای دریا و باران که در کنار تصویربرداری ماهرانه فیلم کاری کرده که بوی خیس تن خاک به مشام تماشاگر برسد.