به گزارش خبرنگار سینمایی یکتا هنر، سومین روز از جشنواره بینالمللی سینماحقیقت در حالی آغاز شد که آثاری مانند «احمد»، «تکثیر در اسارت»، «پدگر» و «آخرین کوسه نهنگ» در پردیس چارسو اکران شدند و بزرگداشت اصغر بختیاری نیز برگزار شد.
در این دوره جشنواره، مستندهای بخش ویژه در ساعت ۲۲ در سالن ۴ روی پرده میروند که در این روز مستند «در گرو عشق» فیلم دوم مینا قاسمی زواره اکران شد که با حضور تعداد زیادی از کفتربازان که عشقباز نامیده می شوند، همراه بود.
یکی از مهمترین اتفاقات امروز خانه جشنواره اکران مستند «احمد» تازهترین ساخته مصطفی رزاق کریمی است. این مستند که نگاهی به زمانه و زندگی مرحوم سید احمد خمینی فرزند بنیانگذار انقلاب دارد، یکی از مستندهایی است که در سکوت خبری ساخته شده و اکنون بسیاری از علاقهمندان مشتاق تماشای این مستند در بخش مسابقه ملی و جایزه شهید آوینی هستند. «احمد» امروز از ساعت ۱۹:۳۰ تا ۲۱:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسو اکران میشود.
«تکثیر در اسارت» ساخته مهدی ایمانی شهمیری مستند دیگری است که از امروز از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰ در بخش مسابقه ملی اکران خواهد شد. این مستند نگاهی متفاوت به داستان یوزهای ایرانی دارد و یکی از مستندهای مهم محیط زیستی امسال است. این مستند روز ۲۹ آذر در سالن ۳ پردیس چارسو به نمایش در میآید.
مستند «پدگر» اثر دیگری است که امروز در هفدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش در میآید. این مستند که محمدرضا خوشفرمان آن را ساخته به ماجرای ردیابهای بومی در سیستان و بلوچستان میپردازد. این مستند امروز از ساعت ۲۱:۳۰ تا ۲۳:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسسو اکران خواهد شد.
یکی دیگر از مستندهای حوزه محیط زیست و حیات وحش که امروز در پردیس چارسو اکران خواهد شد، «آخرین کوسه نهنگ» ساخته رامتین بالِف است. بالف در این مستند با روایت و مضمونی متفاوت، از نگاه آخرین بازمانده و یک کوسه نهنگ رو به انقراض در خلیج فارس که به دنبال خانوادهاش میگردد. این مستند امروز از ساعت ۱۷:۳۰ تا ۱۹:۳۰ در سالن ۱ پردیس چارسو اکران میشود.
همچنین، محمد خزاعی رییس سازمان سینمایی در این روز با حضور در پردیس سینمایی چارسو در جریان برگزاری هفدهمین جشنواره بین المللی سینماحقیقت قرار گرفت.
هنر حذف کردن را یاد بگیریم!
چهارشنبه ۲۹ آذر ماه، در حاشیه برگزاری جشنواره «سینماحقیقت» کارگاه «فرایند ساخت مستند کوتاه» با حضور لقمان خالدی در سالن ۴ پردیس سینمایی چارسو برگزار شد.
در این نشست که با حضور پرشور علاقهمندان سینمای مستند همراه بود لقمان خالدی گفت: در روند ساخت مستند، اولین سوال این است که ایده ما برای ساخت مستند، کوتاه، نیمهبلند یا بلند مناسب است؟ پیدا کردن پاسخ به این سوال باعث مشخص شدن روند کار خواهد شد.
زمانبندی در مستند کوتاه
او ادامه داد: برای تعیین زمان مستند مواردی چون شخصیتها، تعداد ایدهها و کشمکشها اهمیت دارند. در واقع، قبل از شروع سفر مستندسازی باید مقصد را انتخاب کنیم و بدانیم که درام ما در چه ظرف زمانی امکان کنش دارد. در این نشست منظور من از یک فیلم مستند کوتاه، آثاری بین ۱ تا ۳۹ دقیقه هستند.
خالدی گفت: در مستند کوتاه اولین چالش ما زمان است. ما اطلاعاتی بیشمار از زندگی سوژه داریم و سوال اینجا است که از میان این سیل دادهها کدام اطلاعات را در مستند گنجانده و به مخاطب نشان دهیم؟
پس از اظهارنظر حاضران درباره این سوال، خالدی پاسخ داد: وقتی قرار است درباره زمان کار شود، یعنی درباره ساختار کار، فکر میکنیم. یعنی درباره شروع، میانه و پایان میاندیشیم. بزرگترین چالش مستندساز برای ساخت فیلم مستند زمان است و ما باید هنر «حذف کردن» را یاد بگیریم.
هنر حذف کردن
او گفت: مستندها یا موضوعمحور است و یا شخصیتمحور. در ابتدا برای ساخت مستند کوتاه ایده خام اولیه را باید به طرح تبدیل کنیم که برای این منظور نیاز به تحقیق و پژوهش به چشم میخورد.
خالدی گفت: برای رسیدن به طرح اولیه لازم است که به سوالات خاصی پاسخ دهیم. برای مثال: داستان من در مورد چیست؟ مستند من درباره چه کسی است؟ سوال مرکزی مستند من چیست؟ مستند من از منظر چه کسی روایت میشود؟ میخواهم چه احساسی در مخاطب ایجاد کنم؟
این مستندساز ادامه داد: فیلمساز باید قبل از شروع تولید مستند به این سوالات پاسخ داده باشد و اینگونه فیلم وارد سطح عمیقتری میشود که آن کشف معنا و مضمون است. وقتی معنای مستند را پیدا کنیم، هنر حذف و هرس کردن نیز راحتتر رخ میدهد.
خالدی گفت: برای حذف کردن باید سراغ عناصر تکرار شونده مستند رفت. برای مثال در شخصیتها، موقعیتهای مکانی، تصاویر، گفتوگوها و پرسشها باید سراغ حذف کردن رفت تا به عصاره مستند و مضمون و معنای موردنظر رسید.
این مستندساز گفت: ما نباید در فیلم اطلاعات را بر سر مخاطب آوار کنیم. چون به رخ کشیدن اطلاعات اهمیت ندارد بلکه دادن قطرهچکانی اطلاعات اهمیت دارد و مخاطب باید بخواهد که اطلاعات ما را بشنوند.
چگونه شنیده شویم؟
خالدی گفت: در ابتدا باید از خود بپرسیم که مخاطب به اطلاعاتی که در مستند به او میدهیم تا چه اندازه نیاز دارد؟ اگر هم نیازی نداشته باشد باید کاری کنیم تا مخاطب تصور کند تکه پازل گم کرده اطلاعات در جریان مستند نزد مستندساز است و بخواهد آن را ادامه دهد.
او ادامه داد: فیلم مستند باید شبیه به انسانها هم قلب داشته باشند و هم مغز. یعنی فیلم ما باید هم عقلانیت و هم احساس داشته باشند. برای این منظور لازم است «کنجکاوی» ایجاد کنیم. یعنی مخاطب علاقهمند شود به شنیدن ادامه حرفهای فیلم.
در ادامه این نشست فیلمی کوتاه درباره چگونگی ایجاد کنجکاوی و ایجاد سوال در ذهن مخاطب نمایش داده شد.
خالدی گفت: کنجکاوی در انسان حسی از بلاتکلیفی و تعلیق ایجاد میکند که باعث ترشح دوپامین در مغز میشود. تنها راه ترشح دوپامین ایجاد کنجکاوی در ذهن مخاطب است. در این مسیر، اولین مرحله کنجکاوی خود فیلمساز نسبت به مستند است.
او ادامه داد: با ایجاد سوال میتوانیم مخاطب را با شکاف دانش خویش روبهرو کنیم. نیازی نیست که سوال ما در ابعاد حروف و کلمه جای بگیرد. زیرا با تصویر هم میتوان ایجاد سوال و پرسش کرد.
این مستندساز گفت: یعنی در ابتدا باید در دانش شکاف ایجاد کرد و بعد به آرامی شروع به پر کردن آن شکاف کنیم. غافلگیری، موضوع مهمی است که در ایجاد سوال باید به آن دقت کرد. یعنی مخاطب باید از خود بپرسد که بعد، چه اتفاقی قرار است بیفتد. زیرا غافلگیری توجه را جلب میکند و باعث افزایش توجه و بینش میشود.
چگونه توجه را حفظ کنیم؟
خالدی بیان کرد: غافلگیری توجه ما را جلب میکند اما علاقهمندی است که توجه ما را حفظ میکند. همه فیلمهای جهان درباره موضوع «ارتباط» است. ارتباط، بعد از کنجکاوی عنصری است که باید برای مستندساز اهمیت داشته باشد.
او ادامه داد: بشر ذاتا از خلا ارتباط بیزار است. اما چطور میتوان با یک فیلم مستند ارتباط برقرار کرد؟ برای ایجاد احساس پذیرفته شدن، تعلق داشتن و ارزشمند بودن، انساها نیاز به برقراری ارتباط دارند و این عناصر چیزی است که باید در فیلمهای ما نمود پیدا کنند تا بتوانیم داستانگویی کنیم. زیرا مستند ارتباط مردم، با مردم است.
راه برقراری ارتباط درست با سوژه چیست؟
خالدی گفت: برای رسیدن به ارتباط با سوژه باید کشف کرد که چه چیزی مانع از برقراری ارتباط ما با سوژه میشود؟ پاسخ، در این است که اجازه دیده شدن کامل هویت سوژه رخ نمیدهد. دیده شدن کامل و برهنه شدن سوژه کاری سخت است و نیازمند اطمینان سوژه به فیلمساز است.
این مستندساز از یکی از حضار خواست تا یک درد درونی را برای تمام افراد غریبه حاضر در کلاس به اشتراک بگذارد و سپس از احساس شرم غالب به شخصیت آدمها صحبت کرد و گفت: تصویر واقعی احساس شرم ترسناک است. مستندساز باید «شرم» را تشخیص دهد و به دنیای آسیبپذیری پا بگذارد و آن طرف شرم و همذاتپنداری ایجاد کند.
او ادامه داد: سوژه مستند در مقابل شرم چند رفتار دارد. یا به عقب حرکت میکند و شروع به پنهانکاری و رازداری مینماید. یا به جلو میآید با کوتاه آمدن و خشنود کردن و تسلیم نمودن و یا حرکت بر ضد است که غالبا با پرخاشگری دامن زده میشود.
خالدی گفت: هرچه بیشتر درباره شرم حرف بزنیم، پرقدرت میشود. ما باید بتوانیم داستانهایمان را بگوییم و مورد آسیبپذیری قرار بگیریم. مستندساز باید بتواند با زاویه آسیبپذیری انسانها ارتباط بگیرد. جسارت آسیبپذیری به ما جسارتی میدهد که فیلم را جذاب میکند.
بزرگداشت اصغر بختیاری/ مستندسازان، جهادگر هستند!
مراسم بزرگداشت اصغربختیاری، مستندساز باحضور چهرههایی چون محمد حمیدی مقدم، عبدالحسین بدرلو، اصغر بختیاری، احسان محمدحسنی، شفیع آقا محمدیان، رضا میرکریمی، حبیب احمدزاده، محمدرضا عباسیان، مرتضی شعبانی، سیاوش حقیقی، مصطفی شوقی، و… برگزار شد.
در ابتدای این مراسم پس از پخش سرود ملی و تلاوت آیاتی از قرآن مجید، امیرحسین نوروزی، مجری برنامه از محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره دعوت کرد تا به روی صحنه بیاید.
مستندسازان، جهادگر هستند!
حمیدی مقدم گفت: در طراحی بزرگداشتهای جشنواره «سینماحقیقت» به سابقه، عقبه و آثار هنری هنرمندان نگاه میکنیم. بزرگداشت امروز اما برای ما متفاوت بود. بزرگداشت «حبیب والینژاد»و زندهیاد «نادر طالب زاده» در سال گذشته، و بزرگداشت امسال برای «اصغر بختیاری» در ذهن ما نمادی از تکریم از معرفت است.
او ادامه داد: چنین افرادی مرزها را میشکنند و از داشتن تشخص و منیت این که من کجا هستم عبور میکنند و ایثارگرانه زندگی محضی را تصویر میکنند که خود تجلیگاه حقیقت است. ما باید این مداومت و حضور را پاس بداریم. صبوری، تحمل رنج و گذشت برای رسیدن به مفهوم در روند کار اهمیت دارد.
حمیدی مقدم گفت: امسال سالی استثنایی به لحاظ محتوا و حضور جوانان در جشنواره است. اما انتخاب اصغر بختیاری برای بزرگداشت در پاسداشت تاریخ دفاع مقدسی است که به گفته اغلب مورخان، «روایت فتح» سهمی مهم در آن ایفا میکند. اصغر بختیاری، همچون تابلوی عکسی قدیمی است که باید به جوانان نشان داد و برای مسیرشان روشنگری کرد. جوانان باید به این نگاههای مقاوم و خستگیناپذیر توجه داشته باشند.
او ادامه داد: در نبرد نابرابر فیلمهای مستند با داستانی، هر مستندساز به تنهایی جهادگر است. در کنار مسائل کشور و نظام بودن افرادی چون اصغر بختیاری ایجادگر فضایی امن خواهد بود.
سپس فیلمی خاطرهانگیز درباره اصغر بختیاری و مرور خاطراتی با شهید آوینی به کارگردانی مرتضی پایهشناس پخش شد که بر لبان حاضران لبخند نشاند.
خاطرات جنگ
در ادامه قاسم بخشی، فیلمبردار که سبقه طولانی فیلمبرداری در گروه روایت فتح را نیز دارد به روی صحنه آمد و گفت: خیلی ذهنم درگیر بود که به روی صحنه که میآیم چه حرفی بزنم. چیزهایی هم آماده کرده بودم اما بعد از تماشای فیلم مرتضی پایهشناس همه ایدهها از ذهنم رفت و دوست دارم درباره آنها بگویم و خاطرات آن روزها را تعریف کنم.
او ادامه داد: آقا مرتضی آوینی قانون داشتند مبنی بر این که افراد باید صبور باشند. او برای مستندسازی نظم و حسابی سختگیرانه داشت و یادم هست با شهید آوینی و اصغر بختیاری در چند عملیات همراه بودم.
بخشی گفت: روزی به منطقه شلمچه رفته بودیم و شروع کردیم به کار. یادم هست اصغر بختیاری هنوز کار را به خوبی شروع نکرده بودیم که گفت بهنظر من عراقیها تا لحظاتی دیگر به اینجا حمله میکنند و بار و بندیل را برداشته و برویم. ما دوباره سوار ماشین شدیم و به نیروی اطلاعات عملیات رسیدیم که به ما گفت تمام این منطقه را عراقیها گرفتند و همین یک هلالی که شما از آن عبور میکنید آزاد است. یعنی درواقع، آزادیمان را در آن روز مدیون اصغر بختیاری هستیم.
در ادامه بخشی به بیان خاطره مشترک دیگری با اصغر بختیاری پرداخت. سپس بخشی از مستند «چشمان منتظر» ساخته اصغر بختیاری پخش شد.
بزرگداشت، حق اصغر بختیاری است
در ادامه پرویز رمضانی، صدابردار «روایت فتح» به روی صحنه آمد و گفت: شهید آوینی بعد از عملیات «کربلای ۵» تصمیم بر آن شد تا از بچههای جنگ برای هنر جنگ استفاده کنند. من و اصغر بختیاری دو نفر از سه نفری از گردان سیدالشهدا بودیم که به گروه پیوستیم.
او بعد از بیان خاطرهای از روزهای دفاع مقدس گفت: از مسئولان برگزاری این مراسم تشکر میکنم. این حق اصغر بختیاری است. یادم است زمانی که در فکه کار میکردیم شهید آوینی میگفت من دستیار ۲ خداوند هستم. زمانی که آموزش ما تمام شد تقسیم شدیم برای کار کردن. من بیشتر با آقای پیرهادی همسفر میشدم و کار یاد میگرفتم.
رمضانی گفت: من همواره صدابردار بودم و هیچگاه صداگذاری نکردم. آخرین صدابرداری من هم در برنامهای مربوط به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
او در ادامه به بیان خاطره دیگری از شهیدآوینی و اصغر بختیاری پرداخت. او گفت: شهدا، شهید هستند و بعد به شهادت میرسند. یادم هست مرتضی آوینی قبل از شهادتش انگشترش را به اصغر بختیاری بخشید. حتی از شهید آوینی عکسی هم قبل از شهادتش هست که بوی شهادت میداد و خود شهید میدانست و ما نمیدانستیم و همچنان بعد از رفتنش دل ما غزه است.
افتخار میکنم که فیلمبردار اصغر بختیاری بودم!
سپس نوبت به مرتضی شعبانی رسید که روی صحنه آمد و گفت: امشب برای من شب بسیار خوبی است و خدا محمد حمیدی مقدم را خیر بدهد که چنین شب خاطرهانگیزی را برای ما رقم زدند. من افتخار میکنم به این که تا مدتها فیلمبردار اصغر بختیاری بودم. به اعتقاد من حضور ایشان سر هر صحنهای حال و هوا را متفاوت میکرد.
مرتضی شعبانی نیز خاطرهای مشترک با اصغر بختیاری و شهید آوینی تعریف کرد.
او ادامه داد: افتخار میکنم که بیش از ۳۷ سال است که با اصغر بختیاری رفیق هستم و از او درس اخلاق یاد گرفتم. امیدوارم عمر باعزتی و سرشار از سلامتی داشته باشند.
سپس ویدئویی از پشتصحنه مستند «شهری در آسمان» پخش شد.
مومن، انقلابی و پای کار
سپس محمدیاشار نادری، مدیرعامل بنیاد «روایت فتح» به روی صحنه آمد و بعد از تجدید یاد شهید آوینی و حاج قاسم سلیمانی و گرامی دانستن یاد بسیاری از مستندسازان و هنرمندان درگذشته گفت: چند گروه از افراد در جریان انقلاب حضور دارند. برای مثال برخی از افراد مومن هستند و مشغول عبادت و نمازگزاری هستند. گروهی دیگر مومن و اهل تقوا و در عین حال انقلابی هستند و پای سفره انقلاب مینشینند و مشارکت میکنند. گروه سومی هم هستند که مومن، انقلابی و پای کار هستند. گروه چهارم مومن، انقلابی، پای کار و عازم هستند و در معرکه و بزنگاه عازم هستند.
او ادامه داد: حاج اصغر بختیاری، مومن، انقلابی، پای کار و عازم است. شخصیت اصغر بختیاری از اندازه دهان من بزرگتر است. او فولاد آبدیدهای است که در شرایطی که انسان را تحتتاثیر قرار میدهد چون فولادی آبدیده مقاوم است و شکل و فرمش تغییر نکرده و تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمیگیرد.
نادری گفت: خداراشکر که «روایت فتح» همواره رویش داشته و انسانها در آن میروییدند. روایت فتح یک جریان فکری است که به برکت بذرهایی که در گذشته کاشتهاند، امروز میوهشان را میچینیم. یاسر انتظامی ۱۰۵ قسمت تاریخ شفاهی روایت فتح را با خون دل ساخت که اتفاق مبارکی است برای فهم نسل بعد از قصه شهیدانی که در این راه خونشان ریخته شده است. دست ادب بر سینه گذاشته و از حسن سلیقه عوامل جشنواره برای انتخاب درست اصغر بختیاری تشکر میکنم.
سپس، محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره و دیگر مهمانان از سید صالح موسوی، رزمنده حاضر در سالن تقدیر به عمل آوردند.
صالح موسوی گفت: من به عشق آقای بختیاری اینجا آمدهام و از محمد حمیدی مقدم بابت برگزاری این برنامه تشکر میکنم.
حمیدی مقدم گفت: این برنامه ناگهانی شد و به زعم من کار قضا و قدر است. مفتخر هستیم که میزبان شخصی چون صالح موسوی هستیم.
در ادامه ویدیویی از فیلمهای روایت فتح پخش شد.
اصغر بختیاری، اولین نامی که به ذهن میرسد
سپس احسان محمد حسنی، مدیر سازمان اوج، به روی صحنه آمد و گفت: در بزرگراه مدرس شمال به جنوب بودم که سال ۹۶ حاج قاسم سلیمانی به من زنگ زدند و خواستند درباره یک شهید مستند بسازند. اولین اسمی که آن لحظه به ذهن من رسید اصغر بختیاری بود.
او با بیان خاطرهای از اصغر بختیاری و شهید آوینی ادامه داد: برای من و نسل من، اصغر بختیاری و همکارانش چراغهای روشنی هستند که در دوره و زمانه ضد انقلاب سازی و لجباز سازی فعال است، بدرخشند و ما راه انقلابمان را گم نکنیم. حالا خیمه بزرگ انقلاب چتری شده که افراد نمیخواهند از پناه حفاظت آن کنار بروند و در این راه افرادی چون اصغر بختیاری نقش والایی دارند. انشالله که راه را با حضور این عزیزان گم نکنیم.
سپس محمد حمیدی مقدم، محمد یاشار نادری و مصطفی شوقی برای اهدای نشان بزرگداشت به اصغر بختیاری روی صحنه آمدند. صالح موسوی نیز به روی صحنه آمد و با تعریف یک خاطره از روایت فتح، نشان را به اصغر بختیاری اهدا کرد.
سپس مهمانان به روی صحنه آمدند و عکسی به یادگار ثبت کردند.
تا جان در بدن دارم کار خواهم کرد
درپایان نوبت به اصغر بختیاری رسید و روی صحنه آمد و با خواندن غزلی از سعدی شیرازی گفت: از محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره تشکر میکنم. بیاغراق، برگزاری مراسم بزرگداشت برای من خیلی سخت بود. در سال ۷۲ وقتی به سمت فکه میرفتیم، هیچکس شهید آوینی را نمیشناخت و ما با کمترین تجهیزات در زمین فوتبالی در خرمشهر فیلمبرداری میکردیم و من بهعنوان مدیرتولید بسیار ناامید بودم از این که کسی با ما مصاحبه نمیکند. به شهید آوینی گفتم کاش به تهران برگردیم.
او ادامه داد: اما شهید آوینی به من گفت «اصغر، تنها یک مادر شهید اگر من را دعا کند برایم کافی است.». جایی که در آن روزها اقامت میکردیم، وضعیتی بسیار بغرنج و سخت بود. فیلمهای شهید آوینی جان دارد و زنده هستند و شاهد نماز شب خواندنها و متنهایی بودم که مینوشت. من از او یاد گرفتم که پای انقلاب اسلامی، نظام و جمهوری اسلامی بایستم و تا جان در بدن دارم کار کنم.