یکتا هنر: محیا رضایی کلانتری
محسن قرایی پس از «سد معبر» دست به ریسک بزرگی زد و به سراغ یکی از مهمترین متنهای نمایشی جهان رفت. «ملاقات بانوی سالخورده»، فردریش دورنمات اثر مهمی در جهان و ایران به شمار میرود و قابلیتهای دراماتیک زبادی برای اجرا دارد.
دورنمات پس از جنگ جهانی دوم این نمایشنامه را در نقد رفتار جمعی مردم سوییس نسبت به اتفاقات و سکوت و انفعالشان در برابر رشد شر و گسترش زشتیها نوشت. قطعا چنین موضوعی کار قرایی را برای ساختن فیلمی سینمایی از «ملاقات بانوی سالخورده» سخت میکرد؛ چرا که بسیاری با متن آشنایی داشتند، نمایشها را دیده بودند و از فراز و فرودهای قصه آگاهی داشتند.
بیهمه چیز کینهای قدیمی است که ریشه دوانده و درختی مستحکم شده و حالا برای قطعش باید خون به پایش ریخته شود. خونی که در تحلیل فیلم بیهمه چیز از گاو شروع شده و به انسان ختم میشود. ادامه متن حاوی اسپویلر است.
قصه در روستایی بینام و نشان و در دوران محمدرضا شاه پهلوی جریان دارد. استفاده از حیله لازمان و لامکان بودن، دست فیلمساز را در خیلی جاها باز گذاشته است و البته که این مسئله این تیزهوشی فیلمساز را نشان میدهد.
فیلم بر پایه شاکلهای استوار بنا شده و ساختار منسجمی دارد، با این وجود در پرداخت شخصیتها، به خصوص شخصیتهای فرعیتر، نقصهایی وجود دارد که سبب میشود بعضی شخصیتها گاه دچار تضاد شخصیتی شوند وگاه باورپذیر نباشند. به عنوان مثال شخصیت «نسرین» همسر امیر، در جایی از داستان رو به دخترش عنوان میکند زمانی با امیر ازدواج کرد که رابطه لیلی با امیر تمام شده بود، از سویی دیگر او به نزد لیلی میرود و به او التماس میکند که از تقصیر امیر بگذرد و او را ببخشد زیرا در واقع نسرین بوده است که نامهی لیلی را از امیر پنهان کرده است، زیرا نمیخواسته است زندگی مشترکش با امیر از هم گسسته شود.
این تضاد و یا ابهام درمورد شخصیت «نوری» با بازی باران کوثری نیز وجود دارد. با وجود آنکه نوری در فیلم حضور پررنگ دارد اما شخصیت او به تمامی برای مخاطب تعریف نمیشود و برای مخاطب این سوال پیش میآید که آیا عزاداری و عصبانیت او از کشته شدن گاوش به دلیل مهر و علاقهای است که به آن حیوان و فرزندش داشته و یا صرفا چون منبع درآمدش را از دست داده است آنسان پریشان است.
نقصها وکمبودهای فیلمنامه را اما کارگردان با بازیهای بسیار خوب و حساب شده بازیگران فیلم جبران میکند، که سبب میشود تماشاگر با حسی خوب و رضایت خاطر سالن سینما را ترک کند. فیلم «بیهمه چیز» جزو آثاری است که بازیگران بسیاری در آن ایفای نقش کردهاند که هدایت و کنترل پلانهای شلوغ که بازیگران بسیاری در صحنه حضور دارند، کار چندان سادهای نیست که قرائی به خوبی توانسته است گروه را در این پلانها را هدایت و مدیریت کند.
در برابر این صحنههای شلوغ و پرهیاهو، صحنههایی در فیلم هست که امیر با دوچرخهاش به تنهایی در سکوت جاده در حال رکاب زدن است، نماهایی که عمدتا لانگ شات هستند و بعضا حالتی سیلوئتگونه (ضد نور) دارند که بر این تنهایی نیز بیشتر تاکید میکند. هر چه فیلم بیشتر پیش میرود این صحنههای تک نفره بیشترمیشود و به نوعی میخواهد سیر تنها شدن و طرد شدن او توسط مردم را به نمایش بگذارد. این تمهید هوشمندانه کارگردان سبب میشود بیینده کمکم برای مواجه با سکانس پایانی آماده شود.