یکتا هنر: محیا رضایی کلانتری
اولین تجربه فیلمسازی سعید ملکان در فیلم سینمایی روز صفر یکی از آخرین و جذابترین کوششهای سینمای ایران برای ساختن تریلری سیاسی با مایههای امنیتی است. اگر فراموش کنید که این قرار است قصه دستگیری ریگی و یکی از مهمترین عملیات نیروهای امنیتی ایران در سالهای اخیر باشد، یک فیلم تعقیب و گریزی به سیاق فیلمهای بدنه هالیوودی از کار درآمده است.
فیلمی که میتواند با توجه به جذابیت داستان و ساختار فنی محکمی که دارد تبدیل به نقطه عطفی در این ژانر شود. کارگردانی خوب، بازیهای دقیق و حساب شده و سکانسهای اکشن نفسگیر از ویژگیهای بارز روز صفر است که میتواند مخاطبان زیادی را به سالنهای سینما بیاورد.
مخاطب از جایی ضربه میخورد که داستان را میداند و طرفهای درگیرش را میشناسد. در نتیجه امیر جدیدی با هیبتی که دارد اصلا با تصور تماشاگر همخوانی ندارد. تیک گردنش خندهدار به نظر میرسد. بعد میرسیم به ساعد سهیلی که در نقش مالک ریگی خیلی بد است. ساعد سهیلی بودنش از پشت گریم داد میزند. حتی راکورد شیوه صحبت کردنش را خیلی جاها از دست میدهد. این جاست که متوجه میشوید انتخاب چهره ناشناس آرمین رحیمیان برای نقش ریگی در فیلم «شبی که ماه کامل شد» تا چه اندازه هوشمندانه بوده است.
دستگیری عبدالمالک ریگی رهبر حزب غیرقانونی جندالله که از سال ۱۳۸۲ در قالب این حزب مشغول فعالیت تروریستی بود، یکی از جذابترین و پیچیدهترین عملیاتهایی است که وزارت اطلاعات ایران برای دستگیری یک گروه تروریستی انجام داده است. گروهک تروریستی جندالله در سال ۱۳۸۲ تاسیس شد و طبق ادعای رهبران آن از جمله عبدالمالک ریگی برای از بین بردن تبعیضهای قومیتی دست به اسلحه برد و علیه حاکمیت سیاسی و مردم ایران دست به اقدامات تروریستی زد.
اقداماتی از قبیل حمله به اتوبوس مسافربری ایرانی، انفجار بمب صوتی در مناطق مختلف شرق ایران، کشتن مردم عادی و گروگانگیری. مرکز اصلی استقرار این گروهک تروریستی در کابل افغانستان بود و دستگاههای اطلاعاتی ایرانی مدتها به دنبال دستگیری سران اصلی این گروهک تروریستی بودند، که سرانجام در اسفند سال ۱۳۸۸ توانستند طی یک عملیات پیچیدهی امنیتی رهبر اصلی این گروه و چند تن از همراهنش را دستگیر کنند. دستگیری که بسیار پُر سر و صدا شد و تا مدتها خبر این عملیات موفق امنیتی در صدر اخبار جهان قرار داد.
البته باید در نظر داشت که بازی در چنین فیلمهایی کار بسیار سختی است. فرقی نمیکند که یک بازیگر است قرار است نقش قطب مثبت یک تریلر سیاسی را بازی کند یا قطب منفی. در هر صورت بازی در چنین فیلمی بسیار سخت است، چرا که قطب مثبت داستان در چنین فیلمهایی میتواند کلیشهای از کار در بیاید و قطب منفی هم داستان با یک بازی غلط غیر منطقی به نظر خواهد رسید. بنابراین بازی در چنین فیلمهایی برای هر بازیگری کاری سخت و مستلزم دقت فراوان است. ضمن آنکه با توجه به صحنههای اکشن پُر تعداد روز صفر بازی در این فیلم مستلزم آمادگی جسمانی مطلوب است، که همین موضوع میتواند چالش بزرگی برای بازیگران چنین فیلمهایی باشد.
سعید ملکان پس از سالها خاک سینما خوردن در «روز صفر» کارگردان مسلطی نشان میدهد که بر تمامی ابزار سینما تسلط دارد. روز صفر هیچ شباهتی به یک فیلم اول ندارد. فیلم به قدری حرفهای و به لحاظ فنی دقیق ساخته شده که بیشتر شبیه فیلم چندم یک کارگردان باتجربه به نظر میرسد تا فیلم اول کارگردانی کمتجربه. او در روز صفر موفق میشود از داستانی پر پیچ و خم و پیچیده اجرای متفاوت ارائه دهد. اجرایی که باعث شده هیچ سکانس یا پلانی از فیلم بیهوده کار نشود.