به گزارش یکتا هنر، برنامه طنز «چارپایه» کار جدید گروه اجتماعی شبکه سه سیما از ۱۵ مهرماه به مدت پنج روز در هفته از این شبکه پخش میشود. این برنامه به تهیهکنندگی «حامد خانی» در ۶۰ قسمت ۴۰ دقیقهای تهیه شده و با حضور بازیگران کمدی همچون علی صادقی، اشکان اشتیاق، قدرتالله ایزدی و کاظم نوربخش در یک محفل خانگی سعی میکند اتفاقات غیرمنتظره و مفرحی را به تصویر بکشد.
شکل و شمایل «چارپایه» اینگونه است که در هر قسمت یک نفر رئیس میشود. او چالشها و مسابقاتی را برای دیگران تعیین میکند و در نهایت کسی که ناموفق است، لایق دریافت هویج و مجازات هم میشود.
مولفههای طنز: شاید بتوان مهمترین ایراد «چارپایه» را فقدان مولفههای یک طنز استاندارد تلویزیونی دانست. اگرچه تهیهکننده این برنامه، پیشتر با دو مسابقه نسبتا موفق «زوجی نو» و «خودمونی» تجربه آنتن را دارد اما به نظر میرسد این تجربهها نتوانسته کارکرد مناسبی برای «چارپایه» داشته باشد.
شاید بخش عمدهای از این مشکل را مانند بسیاری از مجموعههای دهههای اخیر تلویزیون خصوصا در حوزه کمدی، بتوان در «متن» جستوجو کرد. «چارپایه» در بهترین حالت، متن خوبی ندارد؛ چنانکه حامد خانی ـ تهیهکننده برنامه ـ در مصاحبهای گفته است که برای آغاز تولید این برنامه، فقط ۴۰ درصد فیلمنامه آماده شده بود و ۶۰ درصد را هم به بداههگویی بازیگران موکول کرده است.
به نظر میرسد بداههگویی حداقلی که زمانی در برنامهها یا سریالهای ۹۰ شبی تلویزیون توانسته بود نجاتبخش باشد، اینبار به دلیل حداکثر بودن آن، کل برنامه را تحت شعاع قرار داده است. آنچه مشخص است، به نظر میرسد بداههگویی در «چارپایه» آن اندازه زیاد است که کل متن ۴۰ درصدی برنامه نیز به چشم نمیآید.
نکته دیگر درباره «چارپایه» این است که متن حداقلی و بداههگویی بدون چهارچوب در این برنامه باعث شده است که سازندگان آن نتوانند از حضور قابل توجه بازیگر معروف کمدی استفاده خاصی کنند. با وجود بازیگران خوب در این مجموعه، شاهد اتفاقات خندهداری از سوی آنها نیستیم و به نظر میرسد بدون چهارچوب و رها بودن مسیرِ برنامه، روی کار بازیگران هم تاثیر جدی گذاشته است و به همین دلیل هم کمتر داستان، بازی یا موقعیت خندهآوری در این برنامه به چشم میخورد.
طنز آیتمی یا آیتمی که فقط آنتن پر میکند: طنز آیتمی در تلویزیون سابقه طولانی دارد. یکی از سابقهدارترین طنزهای آیتمی در ایران را میتوان «مجموعه نوروز ۷۲» دانست که داریوش کاردان آن را برای تلویزیون ساخت و بسیاری از برنامههای آیتمی موفق سالهای بعد تلویزیون، مدیون همین برنامه است؛ برنامهای که با بازی مهران مدیری، علی عمرانی، فریبا متخصص، ارژنگ امیرفضلی، داوود اسدی، نصرالله رادش، سعید آقاخانی، رضا عطاران، رضا شفیعیجم، حمید لولایی و … همراه بود؛ بازیگران جوانی که استعداد فراوانی داشتند و در کنار یک خط روایی و تیمی متخصص، سالهای سال بهترین برنامههای آیتمی طنز را برای تلویزیون و پس از آن سینما و نمایش خانگی ساختند.
این برنامه از اولین طنزهای آیتمی بود که از تلویزیون پخش شد. یکی از آیتمهای شاخص این برنامه، شوخی با «مسابقه هفته» با اجرای منوچهر نوذری بود که این بار مهران مدیری نقش نوذری را در این آیتم بازی میکرد. از دستمایه قرار دادن تبلیغات تلویزیونی تا اخبارگویی برخی مجریان خبر و تپقزنیهایشان و … از دیگر بخشهای این برنامه بود.
پس از این برنامه در سالهای ۷۳ تا ۷۴ مهران مدیری با طنز «ساعت خوش» و «سال خوش» به عرصه کار ساخت طنز وارد شد. در همین سال نیز مجموعه «جدی نگیرید» نیز به کارگردانی سعید توکل و صادق عبداللهی روی آنتن تلویزیون رفت که از آیتمهای معروف آن «سق سیاه» بود.
طنز آیتمی در تلویزیون با برنامههای «جنگ ۳۹» و «جنگ ۷۷» ادامه پیدا کرد تا اینکه مهران مدیری یک سال بعد مجموعه آیتمی «ببخشید شما؟» را ساخت؛ مجموعهای که قرار بود مشاغل مختلف، مشکلات و حال و هوای آنها را برای مردم معرفی کند. در این مجموعه مدیری هر بار با توجه به موضوع بحث صاحب یکی از مشاغل را دعوت میکرد و آیتمهایی مرتبط با آن شغل لابهلای صحبت او با مهمان برنامه پخش میشد.
پس از آن رضا عطاران و بهروز بقایی نیز سال ۷۹ با «قطار ابدی»، کمدی آیتمی متفاوت را به نمایش گذاشتند. این مجموعه آیتمهایی کاملا فانتزی مثل حسن کچل، شهرزاد قصهگو، نرون، تیمارستان و رابین هود را در خودش جا داده بود که پس از ۲۵ سال، هنوز جذاب هستند.
البته تولید برنامه آیتمی طنز موفق فقط به دهه ۷۰ باز نمیگردد. هرچند در دهه ۸۰ تولید برنامههای طنز توسط چهرههایی که از آنها نام برده شد، به سمت تولید سریالهای ۹۰ شبی طنز متمایل شد، اما در یک دهه اخیر چندین برنامه موفق آیتمی طنز در تلویزیون ساخته شده است. از آن جمله میتوان به برنامه «خنده بازر» اشاره کرد که نوروز ۹۰ از شبکه سه سیما پخش شد و به علت موفقیت آن، تا ۸ فصل تمدید شد.
مجموعه «شوخی کردم» مهران مدیری که در شبکه نمایش خانگی پخش شد و همچنین مجموعه «ویدئو چک» عبدالله روا که سال ۹۶ از شبکه نسیم پخش شد و طنز آیتمی در حوزه ورزش را دنبال میکرد نیز از جمله دیگر این برنامهها بودند.
تمامی این مجموعههای ذکر شده مولفههای یک طنز فاخر یعنی متن، بازیگر، کارگردانی و خلق موقعیت را به همراه داشتند و با استقبال خوبی هم از سوی مردم مواجه شدند.
در واقع میتوان گفت که در تمام طنزهای آیتمی موفق ساخته شده در طول سه دهه اخیر، حداقل یک آیتم به صورت فراگیر در میان مخاطبان با اقبال مواجه شده است. به نظر میرسد «چارپایه» نیز خواسته است که از همین فرمول امتحان پسداده در تلویزیون استفاده کند اما فراموش کرده است که طراحی متن و بازی، فرایندی بسیار پیچیده، زمانبر و سخت است که حتی از استخدام بازیگران چهره نیز برای یک مجموعه طنز مهمتر است. همین موضوع نیز «چارپایه» را به برنامهای تبدیل کرده که علاوه بر انتقادات فراوان، تنها کارکرد آن پرکردن آنتن است.
آفت اینستاگرامی شدن: اینستاگرامی شدن را باید از بزرگترین معضلات تولیدات سینمایی و تلویزیونی این روزهای ایران و جهان دانست؛ تولیداتی که بیش از آنکه حرفی برای گفتن داشته باشند، اسیر طنزهای ضعیف و متنهای گلدرشت شدهاند و به هر طریقی تلاش میکنند مخاطب دوستشان داشته باشد؛ ولو آنکه قصه لاغر خود را در پس بالا و پریدنهای بازیگر برای وایرال گرفتن اینستاگرامی خود پنهان کند. این آفت را میتوان در «چارپایه» نیز مشاهده کرد که بازیگران تلاش میکنند به هر طریقی مخاطب را جذب کنند و از آنجا که متن خوبی وجود ندارد، بداهه پردازی بازیگران کمدی مهمی مانند علی صادقی، کاظم نوربخش، قدرتالله ایزدی و اشکان اشتیاق به بازتولید کلیپهای طنز اینستاگرامی تنه میزند.
فوت کوزهگری: در سالهای اخیر تولید برنامهای موفق در جذب مخاطب تلویزیونی با مشکلات عجیب و غریبی روبهرو شده است. از سویی سکوهای پخش فیلم و سریال بخش قابل توجهی از مخاطبان تلویزیون در دنیا را گرفتهاند و از دیگر سو، تلویزیون ما، با رویکردهای خاصش بخش دیگری از مخاطب را نیز از خود رانده است. تلویزیون در چند سال گذشته، معدود برنامه پرمخاطبی تولید کرده است که مخاطب روتین داشته باشد و قلاب آن در میان مخاطبان کوچه و بازار گیر کند. البته این به معنای سکون در تولید برنامهها و سریالهای طنز در تلویزیون نبوده است اما در عین حال، در دوره اخیر به دلایل مختلف، بسیاری از کارکشتههای برنامه و سریالسازی طنز از تلویزیون دور شدهاند و از سوی دیگر، طرح تحول در صدا و سیما تلاش کرد نیروهای جوانی را وارد حوزه تولید کند که به نظر میرسد فاز اول آن چندان موفق نبوده است.
در نهایت به نظر میرسد دو عامل «بیتوجهی به متن» و البته «بیتوجهی به ظرایف تولید تلویزیونی برای مخاطب عام» همان فوت کوزهگری تولید در تلویزیون است که فعلا گمشدهای در این رسانه محسوب میشود.